تاریخچه Assassin’s Creed: داستان کامل (تاکنون) قسمت اول
با ما همراه باشید در ستاره بازی ایران
شما میتوانید تمامی نسخه های این بازی را از اینجا تهیه کنید
تاریخچه Assassin’s Creed
تلاش برای درک روایت کلی سریال Assassin’s Creed و چگونگی اتصال آنها به یکدیگر به همان اندازه خطرناک است
که می تواند دشوار باشد. ما کمک خواهیم کرد تا روند ممکن تا حد ممکن بدون دردسر انجام شود.
اگر پیش از این هرگز Assassin’s Creed بازی نکرده اید و به دنبال ورود به این بازی هستید این داستان تاکنون است.
برای اهداف این مقاله ، فقط به بازی های اصلی Assassin’s Creed خواهیم پرداخت.
این فرانچایز همچنین چندین سری بازی طنز طولانی و اسپین آف دارد که متا روایت را ادامه می دهد ،
با این وجود غیر منطقی است که فرض کنید همه باید بیرون بروند و همه آنها را بخرند ،
هرچند Ubisoft به طرز عجیب و غریبی داستانهای مهم را در خارج از بازیها گره می زند.
در بخش مدرن به طور خلاصه به آنها خواهیم پرداخت.
قبل از خواندن برخی از تئوری های بازی ، من شما را با این اصطلاحات مهم آشنا می کنم که به شما کمک می کنند طرح پیش رو را درک کنید.
Animus دستگاهی است که DNA را تجزیه و تحلیل می کند و به افراد امکان می دهد
خاطرات اجداد خود را دوباره زنده کنند. این دلیلی است که ما در دوره زمانی تاریخی در Assassin’s Creed بازی می کنیم.
این فناوری سرانجام در این سریال بهبود یافته است به گونه ای
که هر کس با استفاده از یک Animus (که بعدا Helix نامیده می شود) می تواند
خاطرات هر کسی را زنده کند ، نه فقط کسی که به آنها مربوط باشد.
تمدن اول (همچنین به عنوان ایسو ، پیشروها و کسانی که قبل از آن نیز شناخته می شوند)
یک نژاد اولیه انسان است که توسط خیلی ها به عنوان خدایان تصور می شود ، هرچند که خود را اینگونه نمی نامند.
آنها با استفاده از آثار باستانی قدرتمند موسوم به “تکه های عدن” ،
نسل بشر را به وجود آوردند و آنها را به زیر سلطه بردند و آنها را به عنوان برده تبدیل کردند ،
زیرا ایسو در جامعه پیشرفته خود زندگی اسراف آمیز داشت.
تاریخچه Assassin’s Creed
قطعات Eden می توانند اشکال مختلفی به وجود آورند و توانایی های مختلفی را به دست آورند ،
اما همه آنها دارای قدرت زیادی هستند. بیشتر آثار باستانی نقش خود را در حفظ فرومایه بشریت ایفا می کردند ،
اگرچه بعضی از اهداف نیکوکارانه بود مانند مواردی که قادر به بهبودی بودند.
بعضی اوقات ممکن است این موارد که از آنها به عنوان مصنوعات Precursor یاد می شود
، بشنوید ، که قطعات Eden یک زیر مجموعه هستند.
اگرچه تمدن اول مدتها پیش به دلیل یک فاجعه جهانی از بین رفت ، ولی سلسله آنها در انسان ادامه داشت.
حکیم ها تناسخ مجدد ایزو هستند که به Aita معروف هستند.
حکیم ها این توانایی را دارند که خاطرات آیتا را به خاطر آورند و از استعداد طبیعی برخوردارند و برتری نسبت به انسانهای عادی دارند.
به دلیل جداسازی Animus و سریال بین جدولهای زمانی مدرن و تاریخی
، ما یک بخش کامل را به سری “داستان روایتگر مدرن” اختصاص می دهیم
در حالی که ما به طور جداگانه به تنظیمات تاریخی هر بازی می پردازیم ، زیرا معمولاً (اما نه همیشه) می
توانند به عنوان ماجراهای مستقل مشاهده می شود.
آلتیر ابن لاعاده ، قاتلی که در جنگ صلیبی سوم زندگی می کند ، توسط Assassin Brotherhood Mentor Al Mualim وظیفه دارد
تا یک مصنوع قدرتمند یا یک قطعه Eden را به نام Apple of Eden بازیابی کند.
استکبار وی در طول این مأموریت ، جان یک Assassin دیگر را نیز هزینه می کند
و فرد دیگری را برای همیشه از کار می اندازد.
سپس الموالیم او را در درون اخوان المسلمین برچید و هدف تمپلار را به او اهدا كرد.
به محض کشتن نهم ، استاد بزرگ تمپل رابرت دی سابل ، او فقط به قلعه قاتل Masyaf بازمی گردد
تا دریابد که المؤلیم به اخوان خیانت کرده و سیب عدن را برای خودش دزدیده است.
پس از وقوع یک جنگ ، که می بیند الموالیم به تیغه آلتایر سقوط می کند ،
یک نقشه درخشان فاش می شود که موقعیت تعداد بیشتری از عدن ها را در سراسر جهان نشان می دهد.
Assassin’s Creed II در دوره رنسانس ایتالیا در فلورانس با تولد Ezio Auditore آغاز می شود.
سالها بعد فلش رو به جلو می رود و ازیو جوانی است که پدر و برادرانش را می بیند که پس بر اثر خیانت به قتل رسیدند.
وی در سفر برای انتقام از مرگ آنها ، می فهمد كه پدر وی عضو اخوان مخفی قاتل بوده است
و او به جای پدرش ، ردای خود را می گیرد. سفر از فلورانس به ونیز ،
توقف در چند شهر در میان ، Ezio پرده برداری از توطئه در ریشه است که می بیند استاد بزرگ رودخانه Templar
رودریگو بورگیا در حال تبدیل شدن به پاپ الکساندر ششم است.
پس از غلبه بر بورگیا در واتیکان ، اپل و ستاد ادن یک طاق را باز می کنند
که در آن یک پیش بینی یکی از اعضای تمدن اول به اِزیو می گوید که یک فاجعه بزرگ در آینده زمین را نابود خواهد کرد.
اخوان بلافاصله پس از پایان Assassin’s Creed II کلید میخورد.
با سیب ادن که در دست ، Ezio بازنشسته در روستای کشور Monteriggioni است.
زندگی وی به آشوب کشیده می شود زیرا پسر رودریگو بوریا
، سزار ، در محاصره روستا قرار دارد و سیب عدن را به سرقت می برد.
سپس ازیو به رم سفر می کند تا یک بار برای همیشه خانواده بورژیا را به زیر بکشد.
پس از به دست آوردن پشتیبانی کافی و مجدداً اخوان المسلمین ، Ezio در شکست دادن رودریگو و سزار موفق میشود.
او سیب عدن را دوباره تسخیر می کند و آن را در یک معبد First Civ ساخته شده در زیر کولوسئوم مخفی می کند.
در سالهای بعد از زندگی خود ، ازیو برای درک بیشتر اخوان المسلمین بر مسیف سفر می کند.
متأسفانه ، او می یابد که Templars غارت کرده است.
وی با یادگیری اینکه کلیدهای طاق کتابخانه مخفی Altair در قسطنطنیه نهفته است ،
او برای یافتن آنها به مرکز امپراتوری عثمانی سفر می کند. در طول راه او بین دو برادر متخاصم گرفتار شده است
زیرا آنها برای سلطنت پدر خود به عنوان سلطان می جنگند.
او در حالی که به این درگیری می پردازد ، بخش هایی از گذشته Altair را نیز از طریق کلیدهای موجود در کتابخانه خود ،
که به نوعی آثار مصنوعی First Civ تبدیل می شود ، تغییر می دهد.
با حل و فصل اختلاف برادران و ترك سلیم به حكومت ، دوباره به ماسیف برمی گردد
و وارد طاق می شود. در این مرحله ، وی توسط یکی دیگر از اعضای تمدن اول که از طریق او صحبت می کند
و به دزموند (شخصیت امروزی ما) می رود ،
خوش آمد می گوید و به وی مکان یک طاق مرکزی را می گوید که باید جلوی فاجعه آینده را بگیرد.
و همه راه را به سوی انقلاب آمریکا می پراند. Ratonhnhaké: ton ، همچنین به عنوان کانر Kenway نیز شناخته می شود ،
شاهد قبیله بومیان آمریکایی خود در سنین کودکی به دلیل استعمارگران انگلیسی / تمپلار به زمین می سوزد.
وی پس از اینكه فهمید كه سرنوشت وی متوقف كردن از دست گرفتن تمپلارها است ،
او در میانه انقلاب گرفتار می شود و همزمان تلاش می كند آنچه را كه برای مردم و روش زندگی خود
به بهترین نحو انجام می دهد انجام دهد.
این مبارزه او را از شهرهای تازه وارد نیویورک به بوستون و بخش هایی از مرزها می برد.
او سرانجام یک کلید First Civ را برای معبد بازیابی می کند ،
اما تصمیم می گیرد به جای آن که تحویل دهد ، آن را در زمین دفن کند.
پرچم سیاه، ما را در دوران طلایی دزدی دریایی به کارائیب بازمی گرداند.
دزد دریایی ادوارد کنوئی پس از کشته شدن ناخودآگاه یک خائن آدمکش ،
در تلاش برای گرفتن جای خود در یک نشست مهم و گرفتن جوایز ،تغیر هویت میدهد و خود را دزد می کند.
این امر او را به درگیری قدیمی Assassin vs Templar می برد ،
جایی که او باید قبل از ورود به یک رصدخانه باستانی که دارای قدرت یافتن هر کسی
بر روی زمین از طریق استفاده از جمجمه کریستال و ویال خون است ،
جلوی کسانی را که قبلاً متحدین فکر می کردند متوقف کند. وی در تلاش های خود موفق اما نتوانسته است
از شیوه زندگی دزدان دریایی جلوگیری کند ، به لندن بازنشسته می شود ،
جایی که دیده می شود با دو فرزند زندگی می کند ، که یکی از آنها پدر کانور Kenway از Assassin’s Creed III می شود.
داستان دیگری که در آمریکای استعماری تعیین شده است ،
این بار در طول جنگ هفت ساله میباشد. در حالی که در مأموریت برای بازیابی یک قطعه عدن
، قاتل شای پاتریک کورماک شاهد تخریب لیسبون به دلیل زلزله است.
او می فهمد که زمین لرزه در نتیجه تلاش های بازیابی وی ایجاد شده است
و Assassins می دانستند که قیمت مداخله با این اشیاء First Civ چه خواهد بود.
او از ترس اینکه قطعه های ادن در دست آدمکش بیش از حد خطرناک باشند ،
به اخوان المسلمین سرخورده می شوند که به سمت معبد می روند. پس از آن Shay متحدین سابق خود را شکار کرد
و با اقدامات خود وقایع رخ داده در Assassin’s Creed Unity را انجام داده است.
بعد از اینکه شاهد مرگ پدرش به دست شای پاتریک کورماک بودیم ،
آرنو دوریان توسط یک دوست خانوادگی و دخترش الیز ، که بی خبر از آرنو است ،
زائر بیت المقدس هستند. سالها بعد در پاریس ، آغوش اولیه انقلاب فرانسه شروع به سوختن می کنند.
اعضای هر دو Assassins و Templars ، به ویژه Elise ، به امید صلح ، یا حداقل برای پایان دادن به تهدیدهای فعلی علیه این دو سازمان ،
پیشنهاد تشویق می کنند. مردی به نام François-Thomas Germain ،
سیاهی که تخم خیانت را از درون تمپلارها می کشد ، اما این پیشنهادات از بین می روند.
پس از آنكه آرنو به دلیل رابطه و وفاداری با الیز تبعید شد ،
برای آخرین دعوا بین ژرمن به پاریس بازمی گردد كه با مردن ژرمن و الیز به پایان می رسد.
انقلاب ها همیشه نیازی به ایجاد مرگ و هرج و مرج ندارند ،
همانگونه که در Assassin’s Creed Syndicate مشهود است.
دوقلوهای جیکوب و اوی فرای در پاسخ به درخواست کمک از یک قاتل همکار در ویکتوریا لندن پاسخ می دهند.
پس از ورود ، یعقوب به سرعت شروع به ساختن باند شخصی خود کرد تا در جریان انقلاب صنعتی شهر را از کنترل تمپلار پس بگیرد.
در حالی که این در جریان است ، اوی در سفر خود است تا یک قطعه عدن را پیدا کند که می داند
در جایی از شهر پنهان شده است. سرانجام ماجراهای آنها همزمان می شوند
که در نهایت به Grand Master Crawford Starrick می رسند.
جنگی رخ می دهد که در آن استارک از یک قطعه عدن معروف به شاهرود استفاده می کند ،
اما او شکست خورد و دوقلوها شاهرود را به طاق خود در زیر کاخ باکینگهام باز می گردانند.
بایک ، یک مدیای مصری (یک نیروی پلیس فراعنه) پنج مرد نقاب دار باعث می شوند
که وی ناخواسته فرزند خود را به قتل برساند و انگیزه یک سفر انتقام جویانه پیدا کند. این مردان ،
که به عنوان ترتیب باستانی ها معروف هستند ،
همان چیزی هستند که در نهایت به دستور تمپلار تبدیل می شوند.
تلاش او در سراسر مصر به سر می برد ، سرانجام حتی او را با نیروهای كلئوپاترا متحد كرد زیرا تلاش می كند
تا كنترل برادرش بطلمیومی XIII را به دست گیرد.
در این مدت بایک فهمید که ستوان جولیوس سزار یکی از پنج مرد نقابدار بود که هنگام کشته شدن پسرش در آنجا بود.
پس از انتقام از پسرش ، بایك و همسرش شروع به تشكیل گروهی پنهان از افراد می كنند
تا جهان را از درد و رنج به دست تمپلارها محافظت كنند.
تاریخچه Assassin’s Creed