0
سبد خرید شما خالیست!
میتواند برای مشاهده محصولات بیشتر به صفحات زیر بروید
ویچر3Witcher) 3)-قسمت اول

ویچر3Witcher) 3)-قسمت اول

ویچر3Witcher) 3)

ویچر3Witcher) 3)

بازی ویچر

بازی «ویچر ۳: وایلد هانت» (Witcher3: Wild Hunt) چندهفته‌ای است که فانتزی‌دوستان نقش‌آفرینی‌باز را از کار و زندگی انداخته است.

«ویچر ۳» که نقطه پایانی بر سفر گرالت ریویایی است،‌ حسابی از سوی منتقدان مورد ستایش قرار گرفته است.

در ادامه با ما همراه باشید تا به بررسی این بازی بپردازیم.
«ویچر ۳: وایلد هانت» یعنی ماجراجویی مطلق در دنیایی سرشار از شگفتی‌های غیرمنتظره و میخکوب‌کننده.

استودیوی لهستانی سی‌دی پراجکت در قسمت پایان‌دهنده‌ی سه‌گانه‌ی حماسی فانتزی‌شان،

نهایت معنای «ویچر بودن» را به نمایش می‌گذارد. «وایلد هانت» یعنی پوشیدن زره، احساس سنگینی یک شمشیر نقره‌ای و فلزی

بر پشت و تاختن در دنیایی که به معنای واقعی کلمه بی‌انتها و مملو از غافلگیری‌هایی بهت‌آور، هولناک، زیبا و مدهوش‌کننده است.

تمام عمق و احساس حاضر در «وایلد هانت» به این جمله ختم می‌شود که «ویچر بودن در چنین دنیایی یعنی چه؟»

اعضای با استعداد سی‌دی پراجکت دور هم جمع شده‌اند و به این فکر کرده‌اند که چگونه می‌توان کاری کرد تا بازی‌کننده خودش را به عنوان یک «ویچر» باور کند.

قلب روایت داستانی عاطفی، دنیایی غوطه‌ورکننده و تجربه‌ای قابل‌لمس، خلق شخصیتی قابل‌باور و نزدیک به مخاطب است.

اعضای سی‌دی پراجکت به‌شکل کمال‌گرایانه‌ای این کار را از طریق داستان‌پردازی گسترده و گیم‌پلی چندلایه‌شان در «ویچر۳» انجام داده‌اند.

شما در «وایلد هانت» خودتان را به عنوان ویچری باتجربه و گم‌شده در سرزمین‌هایی پر از اتفاقات محسورکننده و خطرناک حس می‌کنید.

باور کنید، برخی اوقات این احساس ویچر بودن به حدی تاثیرگذار می‌شود

که مدام حس می‌کنید قاب تلویزیون مثل آهن‌ربایی قدرتمند درحال کشیدن شما به دنیای داخلش است

و هرچه هم پلک می‌زنید و برای فرار تلاش می‌کنید، قادر نیستید از میدان مغناطیسی این بازی فرار کنید.

آخرین‌باری که با چنین احساس شگفت‌انگیز و زلزله‌واری در یک اثر هنری مواجه شدم را یادم نمی‌آید.

ستاره بازی ایران

می‌خواهید بدانید «ویچر۳: وایلد هانت» چه شکلی است؟ کافی است تصور کنید یک ویچرِ تمام‌عیار چه کارهایی می‌کند.

این بازی تمام تصورات‌تان از یک جهش‌یافته‌ی هیولاکُش را در عمل جلوی روی‌تان بازآفرینی می‌کند

و بدون هیچ مانع، ضدحال و محدودیتی رهایتان می‌کند تا به سوی افق بتازید

و خودتان را به‌طرز ناشناخته و تازه‌ای به عنوان کاشفی قرون وسطایی، کمک‌رسانی انسان‌دوست،

سیاست‌مداری خسته، شمشیرزنی تند و سریع، پدری دلسوز، همسری عاشق،

متخصصی کنجکاو و درنهایت ویچری که میلی سیری‌ناپذیر به جستجو و حرکت دارد، پیدا کنید.

خلق چیزی که مخاطب را اینگونه در زندانِ دلنشینِ خود گرفتار کند،

روحش را به تسخیر در آورد و چشمانش را از دیدن شگفتی‌هایش خیس کند،

نتیجه‌ی قرار گرفتنِ صحیحِ هزاران هزار عنصر مختلف در شبکه‌‌ی پیچیده‌ای از داستان، گیم‌پلی و دنیاسازی است.

وقتی می‌گویم در «وایلد هانت» ذهن‌تان با گرالتِ ریویایی یکی می‌شود،

منظورم این است که سازندگان از چنین موانعی رد شده‌اند تا بتوانند درنهایت،

تک تک غروب‌های خورشید را به اتفاقی یگانه و درخور صبر کردن و چشم دوختنِ به آسمانِ کبودِ افق تبدیل کنند.

بازی‌های بزرگی که تاکنون به اسم نسل بعد برای سیستم‌های نسل‌ هشتمی آمده‌اند را فراموش کنید،

(البته به جز «بلادبورن»)، «وایلد هانت» نشان می‌دهد نسل بعدی هنر بازیسازی به کدام سمت و سو می‌رود.

اینکه تکنولوژی قدرتمندتر، چگونه می‌تواند روش بازی کردن‌مان را تغییر دهد

و تکه‌ی دیگری از گنجینه‌ی ناشناخته‌ی هنر هشتم را جلوی‌ روی‌مان بگذارد.
دو قسمت نخست «ویچر» جزو آثارِ به‌یادماندنی و پیشرویی در ژانر نقش‌آفرینی و به ویژه مفهوم داستان‌سرایی،

انتخاب و عواقب‌شان بودند. مخصوصا «ویچر: قاتلان پادشاهان» که اگرچه عنوانی جریان اصلی نبود،

اما به خاطر قصه‌پردازی عمیق و پیچیده، طعم متفاوتی که نسبت به بازی‌های هم‌سبکش داشت

و همچنین پیشرفت عظیمی که نسبت به نسخه‌ی اولش کرده بود،

حسابی مورد تحویل قرار گرفت.«وایلد هانت» جاه‌طلبانه‌ترین و بلندپروازانه‌ترین حرکتِ سی‌دی پراجکت تا این لحظه است.

بازی قبلی با تمام مشکلاتش، واقعا بزرگ بود. اما همان بازی بزرگ، در برابر عظمتِ نسخه‌ی سوم، مثل یک دموی قابل‌بازی می‌ماند.

ویچر3Witcher) 3)

ویچر3Witcher) 3)

سازندگان فقط یک گام نسبت به بازی پیشین‌شان پیشرفت نکرده‌اند، بلکه طوری کیلومترها در تمام زمینه‌ها «هنر بازیسازی» را رشد داده‌اند که فقط می‌توان بهت‌زده، تشویق‌شان کرد.

وقتی می‌گویم «وایلد هانت»، بازی غافلگیری‌ها و شگفتی‌ها است، اصلا شوخی نمی‌کنم.

مهم نیست چقدر برای این بازی لحظه‌شماری کرده‌اید، این بازی نه تنها در آغاز به‌شکل شیرینی سورپرایزتان می‌کند،

بلکه اینقدر پرجزییات، پرمحتوا، طولانی و عمیق است که بعد از ۱۰۰ ساعت کماکان شگفتی‌آفرین و تازه احساس شود.

سی‌دی پراجکت هرگز ناامیدتان نمی‌کند و باری دیگر ثابت می‌کند که چرا باید آنها را قطب مهمی در رشد این ژانر بدانیم.

چون «وایلد هانت» فقط شامل پیشرفت‌ها و بهبودهایی فراوان، دنیایی بزرگ‌تر با انتخاب‌هایی گوناگون که در سطح‌های مختلفی تزیین شده‌اند، نیست.

این بازی اتفاق کاملا جدیدی است که بدون‌شک مثل آن را تاکنون تجربه نکرده‌اید.

«وایلد هانت» سرآغاز ورود استودیوی تحسین‌برانگیز و کمیابی به نام سی‌دی پراجکت در فضای جریان اصلی را ثبت می‌کند.

بازی‌های قبلی این استودیو هیچ‌وقت به طور وسیع به دست عموم نرسید، اما «وایلد هانت»

همان‌قدر که مثل یک بلاک‌باستر درجه‌ی یک هالیوودی، بزرگ و پرسر و صدا است، به همان اندازه عمیق، انسانی و شخصی هم است.

چیزی که ما به ندرت در حوزه‌ی بازی‌های ویدیویی می‌بینیم: سفری حماسی با روح و عشق که نه تنها به محض خاموش کردن کنسول‌هایمان فراموش نمی‌شود،

بلکه قلبش، ذهن‌تان را در همه حال به اشغال خود درمی‌آورد.

در همین حد بدانید که اگر یوبی‌سافت هرسال یک نسخه‌ از «فرقه‌ی اساسین» (Assassin’s Creed)

را با کمترین تغییرات ممکن منتشر می‌کند، سی‌دی پراجکت بعد از آتشی که با «قاتلان پادشاهان» به پا کرد،

ناپدید شد و دوباره با آتشی سوزاننده‌تر برگشته است و جدا از خوب بودن یا نبودن بازی، چنین تصمیمی اینقدر ارزشمند است که خود یک نمره‌ی کامل می‌ارزد.

«ویچر۳: وایلد هانت»

نتیجه‌ی استودیوی باشخصیت‌تر، جاافتاده‌تر و باتجربه‌تری است.

هسته‌ی شیوه‌ی بازیسازی سی‌دی پراجکت در اینجا نیز آشنا است؛

نگاهی یگانه‌تر و ژرف‌تر به داستان‌سرایی. در «وایلد هانت» اما علاوه‌بر اینکه این چشم‌اندازِ زیبا به داستان‌سرایی پیشرفت کرده،

بلکه حالا شاهد این هستیم که آن اکشن‌های خشک و اعصاب‌خردکن، جای خودشان را به سیستم دلچسب‌تر و لذت‌بخش‌تری داده‌اند.

در این میان، اگر در نسخه‌‌ی قبلی رابطه‌ی گرالت با شخصیت‌های زن، خیلی یک‌لایه بود،

در اینجا رابطه‌ی شخصیت‌ها به مرحله‌ی بلوغ رسیده است. کاملا مشخص است که سازندگان بعد از راهی که پشت سر گذاشته‌اند،

از نوجوانی که هرکاری دلش می‌خواست، می‌کرد، با «وایلد هانت» تبدیل به بزرگسالی شده‌اند که کار درست را انجام می‌دهد و با درس گرفتن از گذشته، تاثیرگذارتر ظاهر می‌شود.

ویچر3Witcher) 3)

ستاره بازی ایران

مثل بازی‌های قبلی در قالب گرالتِ ریویایی بازی می‌کنید؛ یک ویچر و یک تنهای یکه‌تاز که با استفاده از خونِ جهش‌یافته‌ای که در رگ‌هایش جاری است،

شمشیربازی، کیمیاگری، کمی جادو و مهارت‌های گرگ‌وارش در ردیابی، هیولا شکار می‌کند و دردسرهای بزرگ و کوچک فقیرترین مردم تا ثروتمندترین و مغرورترین پادشاهان را حل و فصل می‌کند.

او همه‌چیز است. یک کاراگاه قرون وسطایی، یک کابویِ خوش‌مرام،

مزدوری که برای سکه‌های طلا، توانایی‌هایش را می‌فروشد اما اخلاقیاتش را نه. و درنهایت،

یک تک‌افتاده‌ی مسافر که شامش را زیر مهتاب می‌خورد و ممکن است طوری در عمق طبیعت نفوذ کند که برای روزها چشمش انسانی را نبیند.

او سوار بر اسب، از این روستا به آن شهر می‌تازد و آهسته‌آهسته در دل زندگی مردم و مشکلات‌شان غرق می‌شود.

در دل مشغولی‌هایی که کسی جز یک ویچر، قادر به حل‌شان نیست. در زمانی که دنیا در جنگ و دستانِ شیطان گرفتار شده،

او است که در ازای یک کیسه طلا، نیروهای خبیث را فراری می‌دهد، از حقیقت یک توطئه پرده برمی‌دارد،

مچ غارتگران را می‌گیرد، درد مردم را می‌بیند یا سر یک هیولای موذی را قطع می‌کند.

ویچر3Witcher) 3)

اما مهم نیست این هیولاها چقدر زشت و ترسناک هستند، همیشه وحشتناک‌ترین و غیرقابل‌کنترل‌ترین هیولاها، بخش تاریک انسان‌ها هستند

که ایستادگی در برابرشان، سخت‌تر از هر ماوراطبیعه‌ای است. موهایش سفید است.

اتفاقاتِ گذشته را می‌توان را از روی زخم‌‌های صورتش تشخیص داد و در صدایش خستگی و تاریکی بتمن و زیرکی و هوشِ لُرد بیلیش موج می‌زند.

هرچند مثل آن دوتا آنقدرها هم بی‌احساس نیست. فقط کافی است ببینید چگونه دلش در به یاد آوردن دختر خوانده‌اش به لرزه می‌افتد

که اصلا شک می‌کنید، این همان هیولاکُش خشن چند دقیقه قبل است.

خلاصه اینکه او یکی از همان قهرمان‌های کهن‌الگوی آشنایی است که شاید همانند او را بارها دیده باشید،

اما نویسندگان هویتی ویژه به او بخشیده‌اند و گرالت را به عنوان یک ویچر با دریایی از صفات و تعریفاتِ گوناگونش،

به‌یادماندنی ساخته‌اند. همان‌طور که مردانِ سیاه‌پوشِ شب در «بازی تاج و تخت»، اصلی‌ترین محافظانِ سرزمین هستند

و کسی جز ما از آن اطلاع ندارد. ویچرها هم همچون دیواری سیار می‌مانند که هروقت لازم باشد آن را به دور انسانیت می‌کشند

تا مبادا سرما و سیاهی، آخرین قطراتِ نور را به فساد و تباهی بکشد.
یکی از بزرگترین دستاوردهای سی‌دی پراجکت این است که گرالت ریویایی را به عنوان یک ویچرِ واقعی بازآفرینی کرده است.

در قسمت قبلی، خصوصیاتِ ویچری گرالت چندان در عمل قابل‌دیدن نبود، اما «وایلد هانت»

با استفاده از داستان‌گویی بی‌وقفه و متصلش که در دورافتاده‌ترین ماموریت‌هایش نیز یافت می‌شود،

گرالت را به یکی از به‌یادماندنی‌ترین کاراکترهای سال‌های اخیر بدل می‌کند. ستاره‌ی ردیف اول افسانه‌ی «وایلد هانت»،

همین گرالت و سفرهایش است. به همین دلیل اگر با داستانِ مجموعه‌ی «ویچر» آشنایی ندارید،

زیاد مهم نیست. «وایلد هانت» وقتش را سر توضیح دادنِ فهرستِ کاراکترهای پرتعداد یا پلاتِ پرپیچ‌و‌خم‌اش حرام نمی‌کند؛

جایی که همیشه درگیری‌های سیاسی و دسیسه‌چینی‌های نظامی پادشاهان و ساحران به‌طرز غیرقابل‌اجتنابی

به داخل زندگی شخصی و عاشقانه‌ی گرالت راه پیدا می‌کنند. در «وایلد هانت»

خرید ps4

شاهد رویدادها و روایت‌های بسیاری هستیم که همان‌قدر که طرفداران قدیمی را خوشنود می‌کنند،

تازه‌واردها را سردرگم خواهد کرد. اما ماجرای اصلی همیشه روشن و قابل‌دنبال کردن است.

گرالت به دنبالِ دختر خوانده‌اش، سیری، که حکم فرزند واقعی‌اش را دارد، می‌گردد.

دختری که او هم تاحدودی ویچر محسوب می‌شود و مرام و مسلک ویچرها در رگ‌هایش جاری است.

این درحالی است که سیری در آن واحد تحت تعقیب شوالیه‌های شبح‌گونه‌ای معروف به «وایلد هانت» نیز است.

چرا سیری برای پادشاهِ هانت مهم است؟ جواب هرچه باشد، گرالت مطمئن است که چیز خوبی نخواهد بود.

حالا شاهد ویچری هستیم که بخش عظیمی از داستان را به هر دری می‌زند و برای دیگران هزار جور کار انجام می‌دهد تا اطلاعاتی برای زدنِ ردِ دخترش پیدا کند.

بازی ریچز3

اما این تعقیب و گریزِ اسرارآمیز و جذاب، داستان اصلی «وایلد هانت» نیست.

ماجرای اصلی به سادگی همان زندگی کردن به جای یک هیولاکُشِ دوره‌گرد،

در دنیای تماما زنده و تپنده‌‌ی بازی است. همان ویچر بودنی که به آن اشاره داشتم.

با اینکه داستان‌پردازی خط اصلی قصه، به جز برخی اوقات که کش می‌آید، طولانی، احساسات‌برانگیز و درگیرکننده است.

اما همین دنبال کردن زندگی روزمره‌ و عادی (بخوانید غیرعادی) یک ویچر است

که بزرگترین دستاورد هنر بازیسازی سی‌دی پراجکت را ثبت می‌کند و «وایلد هانت» را از بازی‌های محیطِ بازِ هم‌سبکش در این زمینه به جایگاهی بالاتر می‌رساند.

مسئله این است که هیچ جای بازی از دیگری جدا نیست.

برخلاف دیگر بازی‌های محیطِ باز که بازی‌کننده از مردم ماموریت‌های یک‌خطی و در حد:«فلان کار را برای من انجام بده؟» می‌گیرد.

در «وایلد هانت» ماموریت‌های فرعی نیز شامل داستان‌های شنیدنی و غافلگیرکننده‌ای هستند

که از تکه‌ای از دنیای ویچر پرده برمی‌دارند و آرام آرام به این دنیای وسیعِ گرافیکی، زندگی می‌بخشند.

ممکن است ماموریتی که از یک پیرزن برای شکار ارواحِ دزدِ خانه‌اش گرفته باشید،

به بچه‌هایی ختم شود که والدین‌شان را در جنگ از دست داده‌اند

ویچر3Witcher) 3)

یا کمک کردن به یکی از دوستان‌تان در بازسازی کافه‌اش به یک پرونده‌ی قاتل سریالی بی‌رحم بیانجامد.

آنقدر داستان‌پردازی فعالیت‌های فرعی بی‌نظیر و عمیق است که مطمئنم رسیدن به پایان داستان اصلی به آخرین اولویت‌تان تبدیل می‌شود.

سی‌دی پراجکت به زیبایی نشان می‌دهد که واژه‌ی «نسل‌بعدی»

فقط در گرافیک سرسام‌آور خلاصه نشده است. «نسل‌بعدی» یعنی نسل‌ بعدیِ داستان‌گویی در رسانه‌ی بازی‌های ویدیویی.

اگر در کتاب‌ها و فیلم‌ها مجبوریم در یک دنیای بزرگ، فقط خط داستانی نویسنده را دنبال کنیم

یا دنیا را از چشم کارگردان ببینیم، یک بازی ویدیویی این آزادی را به‌مان می‌دهد تا وسط راه افسار اسب‌مان را بکشیم

و به سوی قصه‌ای دیگر و مکانی دیگر رهسپار شویم.

البته همه‌چیز برای بازی‌های ویدیویی به این سادگی‌ها هم نیست.

برای آزاد گذاشتن بازی‌کننده در دنبال کردن گوشه گوشه‌ی دنیای‌تان، باید عناصر و قوانین زیادی را برای جلوگیری از شکستنِ حس غوطه‌وری بازی‌کننده در نظر گرفت.

تازه، باید بازی‌کننده را با خلق محتواهای باکیفیت ترغیب به اکتشاف کرد.

یک روایت خطی بهتر از دنیای بزرگی است که خالی و بی‌روح رها شده است.

«ویچر۳» در این زمینه ناامیدتان نمی‌کند. برای همین است که باید آن را یک بازی نسل‌بعدی بدانیم.

از بچه‌هایی که با زبان کودکی درباره‌ی چیزهایی که از والدین‌شان شنیده‌اند،

حرف می‌زنند گرفته تا نفوذ به زندگی مردم از طریق ماموریت‌های فرعی

. تمام این‌ها کاری می‌کنند تا آن کلبه‌ها، مزارع و رفت و آمد‌های مردم به چیزی فراتر از مُدل‌هایی برای پر کردن فضا صعود کنند.

روایت چندشاخه و پرجزییات این بازی کاری می‌کند تا از این به بعد

به بازی‌های محیط باز به چشم دیگری نگاه کنید و به این فکر کنید که واقعا مدیوم بازی هنوز کشف نشده است.

ویچر3Witcher) 3)-قسمت اول

ویچر3Witcher) 3)

 

ستاره بازی ایران بر آن است تا به روز ترین اطلاعات حوزه گیم را در اختیار شما عزیزان قرار دهد تا در کنار خرید از psstar.ir از اطلاعات و اخبار روز گیم با خبر باشید.

 

خبار اصلی

برای دریافت و اطلاع از بروز ترین اخبار بازی ها با ستاره بازی ایران همراه باشید.

اخبار سایت ستاره بازی